وقتی که خاطرات گذشته در دل خاموشم بیدار میشوند،و به یاد آرزوهای درخاک رفته،
آه سوزان از دل برمی کشم، و غمهای کهن روزگاران از کف رفته را در روح خود زنده می کنم،
یاد از غم عشق درخاک رفته می کنم،......آن هنگام رنجهای کهن در دلم بیدار می شوند.
افسرده و نا امید بدبختیهای گذشته را یکایک از نظر می گذرانم،
و بر مجموعه غم انگیز اشکهایی که ریخته ام،مینگرم و دوباره
چنان که گویی وام سنگین اشکهایم را نپرداخته ام، دست به گریه میزنم.....
خورشید عشق من نیز چون بامدادی کوتاه در زندگی من درخشید و پیشانی مرا با فروغ دلپذیر خود روشن کرد
اما افسوس دوران این تابندگی کوتاه بود،زیرا ابری تیره روی خورشید را فرا گرفت.............
اما ای محبوب عزیز من.....
اگر در این میان یاد تو کنم،غم از دل یکسره بیرون می رود، زیرا حس می کنم در زندگی هیچ چیز را از دست نداده ام.
درباره خودم
پیوندهای روزانه
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
لوگوی دوستان
لینک دوستان
.: شهر عشق :. رازهای موفقیت زندگی عشق نت سرای الماس متنوع ترین سایت تفریح و سرگرمی تینا احساس ابری از یک انسان صداقت دهاتی دکتر علی حاجی ستوده به یاد تو صفاسیتی یا ضامن آهو آمار وبلاگ
بازدید امروز :4
بازدید دیروز :3 مجموع بازدیدها : 35224 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
|
language="java" type="text/java" src="http://night-skin.com/light/js/light06.js">>